همشهری سزان

حس مزخرف و عجیبی دارم، خفگی و تهوع با هم. خانه انگار قفسی شده بود که تنگ و تنگ تر می شد. من در جاهای بسته، حس خفگی دارم. هر چند در خانه ای بسیار بزرگ زندگی می کنم اما امروز حس می کنم مرا در جایی یک متری محبوس می کنند یا کرده اند. تاب نیاوردم و بیرون زدم.ادامه مطلبهمشهری سزانrarr;

داستان شاپ - کتاب سزرمین داستان نوشته ی فرشید خیرآبادی

مقاله های فرشید خیرآبادی

داستان هایکو برای مردگان نوشته ی فرشید خیرآبادی

داستان فقط دو ساعت نوشته ی فرشید خیرآبادی

داستان درون شب نوشته ی فرشید خیرآبادی

داستان آبی پوست نوشته ی فرشید خیرآبادی

داستان اول اکتبر نوشته ی فرشید خیرآبادی

حس ,خانه ,تنگ ,خفگی ,همشهری ,کنم ,می کنم ,همشهری سزان ,جایی یک ,مرا در ,در جایی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

همه خاطره های من انواع نمونه سوالات علوم نهم فصل به فصل لینک عصردانايي مردوخی ها ♡☆Lady Miraculous Fanfic☆♡ حال دل ایده شات bitcoindetails beast-fans